جدول جو
جدول جو

معنی تنومند

تنومند
پرزور، توانا، پرقوت، قدرتمند، زورمند، قوی
متضاد: کم زور، ناتوان، بزرگ، بزرگ جثه، تناور، جسیم، چاق، ستبر، عظیم الجثه، فربه، قوی هیکل، کلان
متضاد: لاغر، نزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد