جدول جو
جدول جو

معنی تمکین

تمکین
انقیاد، تسلیم
متضاد: تمرد، سرپیچی، عصیان، یاغیگری، اطاعت، پیروی، تبعیت، فرمانبرداری، متابعت
متضاد: نافرمانی، احترام، بزرگداشت، سازگاری، به فرمان بودن، فرمان بردن، متابعت کردن
متضاد: سرکشی کردن، سازگار بودن
متضاد: ناسازگاربودن، ناسازگار
فرهنگ واژه مترادف متضاد