جدول جو
جدول جو

معنی تمرین

تمرین
تکرار، مرور، ممارست، مشق، تکلیف، آشنا کردن، عادت دادن، ورزش، آزمایش، رزمایش، مانور، ورزش کردن، ورزیدن، نرم کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد