جدول جو
جدول جو

معنی تلخ

تلخ
زننده، ناخوش، ناخوشایند، ناگوار
متضاد: خوش، گوارا، مر
متضاد: پرحلاوت، خوش، شیرین، حزین، غمناک، غمگین، اخمو، بداخلاق، عبوس، باده، شراب، می
فرهنگ واژه مترادف متضاد