جدول جو
جدول جو

معنی تقسیم

تقسیم
انشعاب، پخش، توزیع، بخش، تسهیم، قسمت، تجزیه، بخش کردن
متضاد: ضرب کردن، قسمت کردن، توزیع کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد