جدول جو
جدول جو

معنی تقدیم

تقدیم
اهدا، پیش کش، تسلیم، نثار، اهدا کردن، پیش کش کردن، هدیه دادن، پیش انداختن، پیش فرستادن، نزدیک بودن، مقدم داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد