جدول جو
جدول جو

معنی تفرعن

تفرعن
افاده، تبختر، تکبر، خودپرستی، غرور، فخرفروشی، فرعونیت، فیس، گنده دماغی
متضاد: افتادگی، تواضع، متفرعن شدن
متضاد: متواضع شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد