معنی تعشق تعشق آرزومندی، اشتیاق، عشق ورزی، تعطف، تمایل، خاطرخواهی، رغبت، عاشقی، عشق، علاقه، علقه، مهر، مهرورزیمتضاد: بیزاری، نفرت، عاشق شدن، عاشقی کردن، مهرورزیدن، مهرورزی کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد