معنی تسطیح تسطیح صاف، هموار، ترازمتضاد: ناهموار، هموارسازیمتضاد: ناهموارسازی، صاف کردن، هم سطح کردن، هموار کردنمتضاد: ناهموار کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد