معنی تسریع تسریع سرعت، شتابمتضاد: کند، تعجیل، عجلهمتضاد: تاخیر، سرعت بخشیدن، شتاب کردن، سرعت گرفتنمتضاد: تاخیر کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد