جدول جو
جدول جو

معنی تزلزل

تزلزل
ارتعاش، تکان، جنبش، لرزش، لرزه، بی ثباتی، سستی، نااستواری
متضاد: استواری، اضطراب، بی تابی بی ثبات شدن، سست شدن، جنبیدن، لرزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد