جدول جو
جدول جو

معنی تخم

تخم
بذر، برز، تخمه، دانه، هسته، تخمک، نطفه، منی، خایه، خصیه، گند، بیضه، خاگینه، تاغ، مرغانه، اصل، نژاد، نسب
فرهنگ واژه مترادف متضاد