معنی تجلی تجلی بروز، پیدایی، جلوه، جلوه گری، ظهور، نمود، تابش، روشنی، فروزش، آشکار شدن، جلوه کردن، ظاهر شدن، روشن شدن، جلوه گر شدن، آشکار شدن، مشهود گردیدن، به جلوه درآمدن فرهنگ واژه مترادف متضاد