معنی تافته تافته تابیده، گداخته، تابناک، درخشنده، روشن، بافته، پارچه، آزرده، دلگیر، مکدر، ملول، آزرده خاطر، سوزان، گرممتضاد: خشک، سرد، خسته، کوفته فرهنگ واژه مترادف متضاد