معنی بیرونی بیرونی برونی، خارجیمتضاد: درونی، اندرونی، ظاهریمتضاد: باطنی، بیگانه، خارجی، غریبهمتضاد: آشنا، خودی فرهنگ واژه مترادف متضاد