جدول جو
جدول جو

معنی بلد

بلد
دلیل راه، دلیل، راهبر، راهنما، هادی، آشنا، مطلع، وارد، واقف، دیار، شهر، مدینه، ولایت، منطقه، ناحیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد