معنی بسمل
بسمل
ذبح، قربانی، نحر، سربریده، سربریدن، ذبح کردن، بردبار، حلیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " بسمل " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...