جدول جو
جدول جو

معنی بزن

بزن
بهادر، جنگاور، دلاور، دلیر، شجاع، یکه بزن
متضاد: بخور، جنگی، دعوایی، کتک کار
متضاد: کتک خور، پرزور، زورمند، قوی، نیرومند
متضاد: ضعیف، ناتوان
فرهنگ واژه مترادف متضاد