جدول جو
جدول جو

معنی برش

برش
بریدگی، شکاف، بریده، تقطیع، جدایی، فصل، قطع، قاش، قاچ، کارآیی، توان، برایی، قاطعیت، تیزی، بریدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد