معنی برزخ برزخ درهم، دلخور، دمغ، گرفته، بور، ناخرسند، ناخشنود، ناراضی، حایل، حاجز، فاصله، اعراف، عالم بالا، عالم مثال فرهنگ واژه مترادف متضاد