جدول جو
جدول جو

معنی برده

برده
اسیر، بنده، خادم، زرخرید، عبد، عبید، غلام، کنیز، مملوک
متضاد: آزاد، حر، مطیع، گوش به فرمان، هواخواه افراطی
فرهنگ واژه مترادف متضاد