جدول جو
جدول جو

معنی بد

بد
ردی، سوء، شر
متضاد: حسن، شوم، مشئوم، منحوس، میشوم، نحس
متضاد: میمون، مبارک، مذموم، ناروا، نکوهیده، زشت، قبیح، کریه، مستهجن، ناپسند، نفرت انگیز
متضاد: خوب، نیک، متحسن، زیبا، پلشت، پلید، لثه، آتشیره، نامطلوب، نامناسب، بی ادب، بی
فرهنگ واژه مترادف متضاد