جدول جو
جدول جو

معنی بث

بث
پراکنده ساختن، منتشر کردن، آشکار ساختن، افشا کردن، فاش ساختن
متضاد: نهفتن، حزن، غصه، غم
متضاد: سرور، شادی
فرهنگ واژه مترادف متضاد