جدول جو
جدول جو

معنی بارور

بارور
بارآور، برومند، ثمردار، پرثمر، حاصلخیز، مثمر، میوه دار
متضاد: بی بر، سترون، عقیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد