جدول جو
جدول جو

معنی بارز

بارز
آشکار، پیدا، روشن، صریح، مشخص، مشهود، واضح
متضاد: نامعلوم، برجسته، چشمگیر، مبرز، ممتاز، استثنایی، طراز اول، فوق العاده
فرهنگ واژه مترادف متضاد