معنی آویختن آویختن آویزان کردن، تعلیق، معلق کردن، دارزدن، مصلوب کردن، چنگ زدن، متشبث شدن، متوسل شدن، جنگیدن، حمایل کردنمتضاد: چسباندن، نصب کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد