معنی آگاه آگاه آشنا، باخبر، بیدار، خبردار، خبره، خبیر، دانا، روشن ضمیر، شناسا، عارف، متنبه، متوجه، مخبر، مسبوق، مستحضر، مطلع، ملتفت، نبیه، وارد، واقف، هوشیارمتضاد: ناآگاه فرهنگ واژه مترادف متضاد