معنی اهلی
اهلی
آمخته، دست آموز، رام، محلی، ولایتی
متضاد: وحشی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " اهلی " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...