معنی odłączony
odłączony
قطع شده، قطع عضو
قَطع شُدِه، قَطع عُضو
دیکشنری لهستانی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " odłączony " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...