معنی kumulatywnie kumulatywnie به طور تجمّعی، به صورت خودنمایی، جمعاً، جنبه بِه طُورِ تَجَمُّعی، بِه صورَتِ خودنَمایی، جَمعاً، جَنبِه دیکشنری لهستانی به فارسی