kumulatywnie به طور تجمّعی، به صورت خودنمایی، جمعاً، جنبه ادامه... بِه طُورِ تَجَمُّعی، بِه صورَتِ خودنَمایی، جَمعاً، جَنبِه دیکشنری لهستانی به فارسی