معنی گره گره فریاد، میوه ی کوچک و نورس مرکبات که بلافاصله پس از گل دهی.، تبدل هیمه به زغال که از طریق قرار دادن هیزم در زیر پهن حیوانات.، گهواره، مایه ی خمیر، فدا قربان گره فرهنگ گویش مازندرانی