معنی کینه
کینه
چوبی که روی دستگاه گاو آهن سوار کنند، ته هر چیز، قنداق تفنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
⚡ جستجوی واژه " کینه " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...