معنی کلو کلو ریز کردن قطعه های گل شخم زده در کرت را گویند، قطعه، واحد.، گاو بی شاخ یا شاخ شکسته، مرغ دانی، خرمالو، کلوخ، واحد.، روستایی در شهرستان گرگان، گوساله، نوزاد یکساله ی گاومیش فرهنگ گویش مازندرانی