معنی کره کره پاجوش، نوعی آبگوشت که در ظرف سفالی می پزند و فقط در بین گالشها مرسوم.، بیخ گلو، غره شدن به چیزی، کره اسب، گوسفندی که گوش های کوچک.، کرایه، مزد حمل و نقل، روغنی گاوی و تازه که از ماست گیرند، تازه و نرم، اهرم، سکوت و آرامش فرهنگ گویش مازندرانی