جدول جو
جدول جو

معنی جری

جری
عصبانی، جنجالی، مصمم، خس و خاشاک، بالا، سربالایی، آفتابه ی سفالی، ظرف مسین کوچکتر از آفتابه، آفتابه ی کوچک.، آفتابه
فرهنگ گویش مازندرانی