معنی تق تق اندازه، حدس گمان، بوته ی کدو، خیار و غیره، ریشه، اصل، از اصوات (صدای شکستن و ترک خوردن)، داغداغان، صدای افتادن و یا شکستن چیزی فرهنگ گویش مازندرانی