معنی پرک
- پرک
- پلک به هم زدن، پلک، پرز و کرک، بوی ماهی گندیده و متعفن، چرب و کثیف، طعم گوشت.، دو روز گذشته، لبه، کناره، فالگیر، گوشواره و لاله ی گوش، تار و الیاف، سرشت، تخته ی نازک، ورقه نازک و کم ضخامت چوب، تکه، جهش کوتاه، حرکات ویژه ی باله های ماهی جهت شنا
