معنی پپو
پپو
ذرتی که بریان شود، باقی مانده ی برخی میوه جات نیم خورده
فرهنگ گویش مازندرانی
⚡ جستجوی واژه " پپو " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...