معنی بل
- بل
- بخار، شعله ی آتش، برق، نورافشانی اشیا در انعکاس نور آفتاب، بیل وسیله ای که مصارف گوناگون از جمله در کشاورزی خاصه آبیاری.، بگذار بنه، اجازه بده، از توابع دهستان بالا میان رود نور، بلعیدن، قورت دادن، دندان پیشین گراز، از روی تحقیر به دندان های نامرتب و جلو
