در تازی نیامده میانی مونث اوسط میانی منسوب به وسط آنچه در وسط ومیانه واقع است میانی. یاانگشت وسطی. یا فرزند (بچهء) وسطی. فرزند میانه (بین فرزند ارشد و فرزند کوچکتر) : (... کوکهایش رامی شکافت تاازآن برای عید بچه وسطی اشت بیژن کتی سرهم بندی کند) مونث اوسط میانی. یا انگشت وسطی. انگشتی که دروسط پنج انگشت دست وپاجای دارد انگشت میانه