جدول جو
جدول جو
Ads

معنی نحل

نحل
کبت هم چنان کبتی که دارد انگبین خود بماند داستان من برین (رودکی) مگس انگبین، دهش بخشیده، لاغر، ماه نو دهش، کابین دست پیمان، لاغری، دشنام دادن، جمع نحله، کابین ها دهش ها آیین ها دبستان های فرزانی زنبورعسل زنبورانگبین منج انگبین: چون نحل برهرشکوفه ازافنان عبارات نشستم، جمع نحله: عطایابخششها، دعویها، مذاهب: ارعقایدونحل ایشان استکشاف کرد. یاملل ونحل. دینهاومسلکهای فلسفی
فرهنگ لغت هوشیار