جدول جو
جدول جو

معنی ممنوع

ممنوع
باز داشته، ناروا، منع شده، نهی شده: (... که بحکم شرع قتل او ممنوع بود حکم فرموده و بعد از سیاست پشیمان شد) (انوار سهیلی)
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
فرهنگ لغت هوشیار