معنی کورکردن کورکردن نابینا ساختن، اعماء، چشم کسیرا از دیدن محروم کردن به عملی از اعمال نابینا ساختن، اعماء، چشم کسیرا از دیدن محروم کردن به عملی از اعمال فرهنگ لغت هوشیار