معنی کاونده کاونده تفحص کننده تجسس کننده، کننده حفار، بحث کننده، ستیزه کننده تفحص کننده تجسس کننده، کننده حفار، بحث کننده، ستیزه کننده تصویر کاونده فرهنگ لغت هوشیار