معنی یربوع - لغت نامه دهخدا
معنی یربوع
- یربوع
(یَ) - موش دوپای. موش صحرایی. موش دشتی. کلاکموش است. (یادداشت مؤلف). کلاکموش. موش دشتی. (ناظم الاطباء). ج، یرابیع. (منتهی الارب) (از آنندراج). موش دشتی. (اختیارات بدیعی) (دهار) (مهذب الاسماء) (از تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به موش دشتی و کلاکموش شود، گوشت پشت، یا آن به ضم است (یعنی یربوع) . (منتهی الارب) (آنندراج). گوشت پشت مردم. ج، یرابیع. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا