جدول جو
جدول جو

معنی یاب

یاب
نابود و هرزه و بی ماحصل، ضایع و بکار نیامدنی، (برهان)، هرزه و بی معنی، (آنندراج)، نابود و هرزه و بی معنی، (جهانگیری)، نابودو ضایع و فانی و بی فایده و بیهوده و هرزه و ناچیز وبی ثمر و بی حاصل و بی سود، (ناظم الاطباء) :
دنیا خود جست و نجستی تو دین
چیست به دست تو جز از باد و یاب،
ناصرخسرو،
جز به مدح او سخن گفتن همه باد است و دم
جزبه مهر او هنر جستن همه یاوه است و یاب،
سوزنی،
،
صورت و پیکر، (از شعوری)، روی و سیما و صورت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا