معنی هنبان هنبان (هَمْ) انبان. پوستی باشد که درست از گوسفند برآورده باشند و دباغت کنند و چیزها در آن نهند، زنبیل درویشان را نیز گفته اند که سفرۀ گرد چرمین باشد. (برهان) لغت نامه دهخدا