معنی همر
- همر (قَ)
- ریختن چیزی را، ریخته شدن چیزی، دوشیدن شیر پستان، سخن بسیار گفتن، سخت سم به زمین زدن اسب، رنج دادن بسیاری شیر ناقه را. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دادن. (منتهی الارب). دادن از مال. (از اقرب الموارد) ، شکستن چیزی را، ویران ساختن چیزی را. (منتهی الارب). ویران ساختن بنا. (از اقرب الموارد)
