جدول جو
جدول جو

معنی همای

همای
(هَُ)
نام قیصر روم که زن بهرام گور بوده است. (برهان) :
از فرنگیس و کتایون و همای
باستان را نام و آوا دیده ام.
خاقانی.
دختر قیصر همایون رای
هم همایون وهم به نام همای.
نظامی
نام یکی ازخواهران اسفندیار است که ارجاسپ او را اسیر کرده درقلعۀ رویین دژ نگه داشته بود. (برهان) :
که هرکز میانه نهد پیش، پای
مر او را دهم دختر خود همای.
فردوسی
نام موبد بهرام گور. (یادداشت مؤلف) (فهرست ولف) :
ز ایران بیامد خجسته همای
خود و نامداران پاکیزه رای.
فردوسی
نام پادشاه زاده ای که به همایون عاشق بود، و قصۀ همای و همایون مشهور است. (برهان). رجوع به منظومۀ همای و همایون اثر خواجوی کرمانی شود
لغت نامه دهخدا